چاپ در همایش منطقه ای «نقش جهاد اقتصادی در تحقق الگوی توسعه اسلامی ایرانی» در تاریخ 11/3/1391،
دانشگاه آزاد اسلامی فیروزکوه
باسمه تعالی
قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
جهاد اقتصادی
مقدّمه
تلاش و تکاپو از منظر تنزیل عزیز مورد تأکید و توجّه قرار گرفته است. به تعبیر کتاب کریم «... کُلَّ یَومٍ هُوَ فی شأنٍ» (بخشی از آیه29 سوره الرّحمان)؛ (او هر روزی در کار است) و این شأن شافی در درجه نازل تر وظیفه مخلوق آن خالق است. مخلوقی که پا به عرصه ی عالم هستی گذاشته و باید برای گذران زندگی بکوشد و چرخهای اجتماع را به حرکت درآورد. برای رسیدن به یک جامعه ی پویا و پُرکار نیاز به انسانهایی است که در چشمه ی خروشانِ کار و کوشش شناور، از مرداب خُمود و جُمود روی گردانده اند. لانه عنکبوت سستی و سکون را در وجودشان منهدم و کندوی عسل جوشش و آشوب خوش را در سینه ی پُرصفای خود ساخته اند. انسانهایی که گرم پویانه گام برمی دارند و تمام توش و توان خود را برای ایجاد آرمان شهری از فضایل و زیبایی های زندگی صرف می کنند زیرا به این آیه «وَ اَن لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ماسَعی» (آیه39 سوره نجم)؛ (برای آدمی جز آنچه به سعی خود انجام داده، ثواب و اجری نخواهد بود)، واقفند و می دانند که آن روز «و أَنَّ سَعیَهُ سَوفَ یُری»؛ (و البتّه انسان پاداش سعی و عمل خود را به زودی خواهد دید.) فرا خواهد رسید و قلبهای تپنده و تلاشگر از قلبهای فسرده و یخین بازشناخته می شوند.
این بررسی در پی آن است که مشخّص کند که دیدگاه شریعت شخیص اسلام (قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین) در ترغیب و ترویج جهاد اقتصادی چیست و نحوه عمل کرد آن چگونه است. برای دستیابی و کاوش در این امر عظیم به عروة الوثقای قرآن و سنّت چنگ می زنیم و با غوّاصی در اقیانوس سترگ آنان به صید صدفهایی چند می پردازیم و مروارید سعی و سیر آنان را به رشته سخن می کشیم.
متن
نقش آفرینی تمامی کارگزاران نظام در اجرایی شدن جهاد اقتصادی و عمل به پیام ارزشمند مقام عُظمای ولایت در سال 90 و فراهم کردن بستر پیشرفت در حوزه ی اقتصادی می تواند زمینه ساز تسهیل امور اقتصادی مردم جامعه و زمینه های رفاه و پیشرفت و ترقّی جامعه اسلامی باشد. تمامی افراد جامعه به ویژه فعّالان اقتصادی موظّفند در جهاد اقتصادی که میدانی بسیار فراخ تر و وسیع تر برای کار و تلاش است، شرکت جویند. جهاد اقتصادی در تبلور دینی و شکوفایی آن تأثیر بسزایی دارد. در صحنه ی جهاد اقتصادی اسراف و تبذیر جایگاهی ندارد، بلکه توجّه به ارزش های دینی چون قناعت، اقتصاد و میانه روی ارزشمند است که با دیدگاه قرآن، سنّت نبوی و ائمّه ی اطهار تطابق تام دارد. در جهاد اقتصادی افراط و تفریط حرام است و از اقلّ هزینه ها بیشترین بهره برداری می شود. استفاده بی رویه کنار گذاشته می شود و خرید و مصرف به صورت معقول و هدف مند و مطابق برنامه ریزی دقیق انجام می گیرد.
در چشمه سار قرآن و سیره معصومین آبهای مَعین تلاش و تکاپو می جوشد و سیران دارد و فسردگی و انجماد را در آن راهی نیست. سرو راست رُسته صحیفۀ صدق بالنده و بال گشوده صحنه گیتی را می نوردد و می پیماید و لحظه ای از پرواز در آسمان زندگی باز نمی ایستد. شاهباز تیزپرواز همّت بلند معصومین در سیر و پرواز خود درنگ و توقّف نمی کند و لحظه ای از زندگی را به بیهودگی سپری نمی نماید. برای بیان این امر قلم را به بال پرنده همّت و تلاش که در کتاب کریم هدایت و سیره معصومین بال و پر می زند، سپرده و به ذکر مطالبی چند در این مورد می پردازیم.
قرآن و جهاد اقتصادی :
تشویق به کار و کوشش شیوه قرآن است. هنگامی که حق خود هر روزی را در کار است «وکُلَّ یَومٍ هُوَ فی شأنٍ» بنده او نیز باید این رسم ربّانی را پیش گیرد و با سعی و تلاش چرخهای اجتماع را به حرکت درآورَد تا فاتح مفتاح «... کانَ سَعیُهُم مشکوراً» (بخشی از آیه19 سوره اسراء) گردد.
قرآن انسانهای رفاه زده و دلبستگان به ناز و نعمت را نکوهش می کند.
نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
در این مورد کتاب مُبین می فرماید : «إِنَّهُم کانوا قَبلَ ذلِکَ مُترَفینَ» (آیه 45 سوره واقعه)؛ (این عذاب آنها بدین سبب است که از این پیش در دنیا به ناز و نعمت پرداختند.) و نیز رفاه زدگان بدین گونه مذمّت شده اند : (ما هیچ رسولی را در دیاری نفرستادیم جز آنکه ثروتمندان عیّاش آن دیار به رسولان گفتند : که ما به رسالت شما کافریم و هیچ عقیده و ایمان به شما نداریم.) (آیه 34 سوره سبأ)
حق در حبل المتین خود از کسانی که از سعی و مجاهده خود خشنودند و از نعمت های بهشتی شادمان و مسرورند این چنین یاد می کند : «لِسَعیها راضِیَةٌ» (آیه9 سوره غاشیه)؛ (و از سعی و کوشش خود خشنودند) و نیز پاداش کوشایی و تلاش صادقان و صابران این چنین است : «إِنَّ هذا کانَ لَکُم جَزاءً وَ کانَ سَعیُکُم مَشکوراً» (آیه 22 سوره انسان)؛ این بهشت بدین نعمت و عظمت، به حقیقت پاداش اعمال شماست و سعی تان مشکور و مقبول است.)
خداوند در قرآن درجه عظیم را به مجاهدان عطا می فرماید و در این مورد این چنین آمده : (آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد نمودند، آنها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.) (آیه 20 سوره توبه)
فرقان قایم از قیامتی سخن به میان می آورد که در آن روز انسان تمامی کارهای خود را به یاد می آورد. «یَومَ یَتَذَکَّرُ الإِنسانُ ما سَعَی» (آیه 35 سوره نازعات)؛ (روزی است که آدمی هرچه کرده به یاد آرد).
در آيات بسياري رهنمودهاي جزئي و مشخّص در مسائل گوناگون اقتصادي وجود دارند كه دستورات مختلفي را براي انسان صادر نموده است :
« ... أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَا...» (بخشی از آیه 275 سوره بقره)؛ « ... خدا بيع را حلال كرده است و ربا را حرام ...».
«هرگونه غنيمتي به دست آوريد، خمس آن براي خدا و براي پيامبر و براي نزديكان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است.» (آیه 41 سوره انفال)
از ديدگاه قرآن كريم، جهاد و فعّاليّت اقتصادي و مبادرت به بهره گيري از مواهب طبيعي براي تأمين معاش، ميتواند يك عمل عبادي و مظهري از عبوديت خداوند متعال باشد. در سوره «ملك» آمده است: «او كسي است كه زمين را رام كرد، بر شانههاي آن راه برويد و از روزيهاي خداوند بخوريد و بازگشت و اجتماع همه به سوي اوست.» (آیه 15 سوره ملک)
از اهمّ وظايف دولت اسلامي، ميتوان اهتمام به برقراري عدالت را ذكر كرد. قرآن كريم به صراحت مأموريت يافتن پيامبراكرم صلي الله عليه و آله ، بزرگ رهبر جامعه اسلامي را براي برقراري عدالت در بين مردم در سوره مبارك «شورا» خاطرنشان ساخته است : «من مأمورم در ميان شما عدالت كنم، به عدل و داد رفتار كنم.» (بخشی از آیه 15 سوره شورا)
همچنين حركت در جهت سياست ها و برنامه هاي دولت اسلامي و بذل مساعدت و همكاري هاي لازم، بخصوص پرداخت ماليات هاي مقرّر، از ديگر وظايف آنان محسوب مي شود. در این مورد قرآن می فرماید : « از اموال آن ها صدقه اي (به عنوان زكات) بگير تا به وسيله آن، آن ها را پاك سازي و پرورش دهي» (بخشی از آیه 103 سوره توبه)
خداوند در قرآن جهت رشد اقتصادی جامعه می فرماید : «از مال خدا که به شما عطا فرموده به آنها بدهید». (بخشی از آیه 33 سوره نور)
كه آيات مذكور توجّه به تلاش و جهاد اقتصادي و رشد اقتصادي دارد.
هم چنين؛ گواه بر آن است كه خداوند متعال مال را به عنوان امانت در دست انسان قرار داده تا همگان از آن بهره ببرند و مالك اصلي خداست. و از اينرو، هيچ فردي حق ندارد بدون اذن و رضاي خداوند، در مال به دست آورده خويش تصرّف نمايد.
نهادينه كردن فرهنگ زكات در جامعه توسط نهادهاي ديني نظام و بيان اينكه زكات هم طراز نماز است، زكات را بيش از بيش در جامعه تسري دهند و در این مورد می فرماید : «و نماز را بر پا داريد و زكات را بدهيد و با ركوع كنندگان ركوع كنيد.» (آیه 43 سوره بقره)
هر فردي ميتواند تلاش، جهاد اقتصادي و فعّاليّت اقتصادي داشته باشد اعم از زن و مرد؛ مانند آيات ذيل :
« او كسي است كه دريا را مسخّر [شما] ساخت تا از گوشت آن بخوريد و زيوري براي پوشيدن از آن استخراج كنيد و كشتي ها را مي بيني كه سينه دريا را مي شكافند تا شما [به تجارت بپردازيد و] از فضل خدا بهره گيريد؛ شايد شكر
نعمت هاي او را بجا آوريد.» (آیه 14 سوره نحل)
و در آیه دیگر از تلاش روزانه انسانها می گوید : « ما شب و روز را دو نشانه قرار داديم، سپس نشانه شب را محو كرديم و نشانه روز را روشني بخش ساختيم تا فضل پروردگارتان را بطلبيد (و به تلاش زندگي برخيزيد)». (آیه 12 سوره اسراء)
خداوند در آیات متعدّدی در مورد صیّادی، ماهی گیری، دایگی، دامداری و ... انسانها را به جهاد اقتصادی فرا می خواند.
با توجّه به آیات ذکر شده ملاحظه می گردد که کار و کوشش در جهت کسب مَلَکات حسنه و نیل به آرمان بلند انسانی و دستیابی به دستگیره استوار الهی از نظرگاه قرآن ستوده و پسندیده است، زیرا که دنیا مزرعه آخرت و این سرا کشتزاری است که انسان با افشاندن تخم سعی و عمل، ثمره آن را در آن سرا به دست می آورد. در قرآن از تلاش ها و مرارت های پیامبران برای هدایت انسانها و نیز از کوشش هایی که آنان برای گذران زندگی و خانواده نموده اند، سخن به میان آورده است.
پیامبر اکرم (ص)، همّت ها و مجاهدت های او در جهاد اقتصادی :
تلاش های پیامبر (ص) در هدایت امّت به جایی می رسد که بارئ بدیع در ذکر مبارک خود به او می فرماید : «ما أَنزَلنا عَلَیکَ القُرآنَ لِتَشقی»؛ (آیه 2 سوره طاها) «ای رسول ما قرآن را از آن برای تو نازل نکردیم که خویشتن را به رنج درافکنی.»
پیامبر با تمام همّ و غمّ به وظیفه رسالت خود عمل کرده و نقش خویش را تا آخرین لحظه ی زندگی ایفا نمود و در این راه رنجها دید و مرارت ها کشید.
او در مورد کار و کوشش در اسلام فرمود : «خداوند مؤمنی را که شغل و حرفه ای داشته باشد دوست می دارد.» و فرمود : «به لعنت خدا گرفتار است آن کس که سنگینی خود را در زندگی به دوش دیگران بیندازد.» یعنی کار نکند و بخواهد بی کار بگردد و از محصول کار دیگران زندگی کند، و در حدیث دیگر می فرماید : «آن کس که برای تأمین زندگی خود و
عائله اش کار و کوشش می کند مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند.» ایضاً در حدیث است که وقتی که در حضور رسول خدا از کسی تعریف می کردند، می پرسید: کارش چیست؟ اگر می گفتند بی کار است، می فرمود : «سَقَطَ مِن عَینی».[4]
«انس بن مالك» ميگويد : هنگامي كه رسول خدا (ص) از جنگ تبوك بر ميگشت، «سعد انصاري» ـ يكي از كارگران مدينه ـ به استقبال آن حضرت آمد. وقتي پيامبر(ص) با او دست داد، احساس كرد كه دستان وي زبر و خشن است! نبي
مكرّم (ص) سؤال كرد : چرا دستان تو اين قدر خشن و زبر است؟ عرضه داشت : يا رسول الله! اين خشونت و زبري دستان من به خاطر كاركردن با بيل و طناب است تا مخارج خانوادهام را تأمين كنم. پيامبر(ص) دستان او را بوسيد و فرمود : اين دستي است كه آتش جهنم آن را لمس نخواهد كرد. [7]
يكى از نخستين كارهايى كه پيامبر (ص) در مدينه انجام داد تشكيل بيت المال بود كه يكى از منابع آن را «زكات» تشكيل مىداد. اين حكم در سال دوم هجرت پيامبر (ص) تشريع شد.[10] از آيات مختلف قرآن از جمله آيه 156 سوره اعراف، و آيه 3 سوره نمل، و آيه 4 سوره لقمان، و آيه 7 سوره فصّلت كه همه از سورههاى مكّى هستند، چنين استفاده مىشود كه حكم وجوب زكات در مكّه نازل شده است، و مسلمانان موظّف به انجام اين وظيفه اسلامى بودهاند، ولى هنگامى كه پيامبر (ص) به مدينه آمد و پايه حكومت اسلامى را گذارد و طبعا نياز به تشكيل بيت المال پيدا كرد، از طرف خداوند ماموريت يافت كه زكات را از مردم شخصاً بگيرد (نه اينكه خودشان به ميل و نظر خود در مصارف آن صرف كنند. آيه شريفه خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً ... (آیه 103 سوره توبه) در اين هنگام نازل شد، و مشهور اين است كه اين در سال دوم هجرت بود. سپس مصارف زكات به طور دقيق در آيه 60 سوره توبه است.
ائمّه اطهار، کار و جهاد اقتصادی :
علی (ع) از سباحت در دریای بی کران تلخی ها واهمه ای نداشت. مرارتها را به جان می خرید و برای نیل به آرمان اعلای انسانیّت از مقابله با موجهای خروشان اقیانوس زندگی نمی هراسید و کسانی را که تمام همّ و توان خود را همچون حیوان پروار به عشقِ علف صرف می کنند به شدّت نکوهش می کند و در کلام زیبایی این چنین همّت های هرز و پست را توصیف می کند :
«آیا به همین قناعت کنم که گفته شود : من امیر مؤمنانم؟ امّا با آنان در سختیهای روزگار شرکت نکنم؟! و پیشوا و مقتدایشان در تلخیهای زندگی نباشم؟ من آفریده نشدم که خوردن خوراکیهای پاکیزه مرا به خود مشغول دارد؛ همچون حیوان پرواری که تمام همّش، علف است، و یا همچون حیوان رها شده ای که شغلش چریدن و خوردن و پرکردن شکم
می باشد و از سرنوشتی که در انتظار او است بی خبر است. آیا بیهوده یا مهمل و عبث آفریده شده ام؟ آیا باید سررشته دار ریسمان گمراهی باشم؟ و یا در طریق سرگردانی قدم گذارم؟ گویا می بینم گوینده ای از شما می گوید : «هرگاه این (دو قرص نان) قوت و خوراک فرزند ابوطالب است باید هم اکنون نیرویش به سستی گرائیده باشد و از مبارزات با همتایان و نبرد با شجاعان باز ماند».
آگاه باشید! درختان بیابانی چوبشان محکم تر است امّا درختان سرسبز که همواره در کنار آب قرار دارند پوستشان نازک تر (و کم دوام ترند)، درختانی که در بیابان روییده و جز با آب باران سیراب نمی گردند، آتششان شعله ورتر و پردوام تر است، و من نسبت به پیامبر (ص) همچون روشنی که از روشنایی دیگر گرفته شده باشد، و همچون ذراع نسبت به بازو هستم (بنابراین روش او را از دست نمی دهم). به خدا سوگند اگر عرب برای نبرد با من پشت به پشت یکدیگر بدهند من به این نبرد پشت نمی کنم و اگر فرصت دست دهد که بتوانم آن را مهار کنم به سرعت به سوی آنان خواهم شتافت و به زودی تلاش خواهم کرد... ».[2]
حضرت علی (ع) به اقتصاد خوب، و تأمین معاش از راه صحیح، و زراعت و توسعه آن بسیار اهمیّت می داد، به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : «لا تَلُم اِنساناً یَطلُبُ قوتَهُ، فَمَن عَدِمَ کَثُرَ خَطایاهُ؛ انسانی را که برای کسب معاش زندگی، تلاش می کند، سرزنش نکن، زیرا کسی که وسائل زندگیش تأمین نباشد، خطاهای او بسیار خواهد بود».
امام صادق (ع) در مورد حضرت علی (ع) فرمود : «امیر مؤمنان (درودهای خدا بر او باد) در زمین بیل می زد و مواهب و نعمتهای زمین را با کشاورزی خود استخراج می نمود، و آن حضرت از مال شخصی خود و از محصول دسترنج خویش هزار برده خرید و آزاد کرد».[5]
علی (ع)در مورد تلاش در زندگی و به دنبال رزق و روزی رفتن در اشعاری که به ایشان منسوب است می فرماید :
« تأمین زندگی با آرزو نیست، بلکه باید مثل دیگران بر سر چاه زندگی قرار گیری». « یک روز دلو ازچاه با آب فراوان بالا
می آید و یک روز هم با کمی آب و لجن».
و نیز در این مورد چنین می سراید : «سنگهای قلّه های کوه ها را جابه جا کردن برای من آسان تر از این است که منّت مردم را بکشم». «مردم می گویند کار عار است، من می گویم ننگ در ذلّت سؤال است».[6]
امام علي (ع) به توليد كنندگان و كشاورزان عنايت ويژهاي داشت. امام صادق (ع) در اين باره ميفرمايد : «كان اميرالمؤمنين يكتب و يوصي بفلّاحين خيراً؛ اميرمؤمنان هميشه به عُمّال و كارمندانشان سفارش كشاورزان را مينمود».
توجّه به امور معيشتي فقرا و نيازمندان جامعه در سيره پيشوايان معصوم جايگاه ويژهاي دارد.
حضرت علي (ع) حمايت از اقشار محروم و درمانده جامعه را جزو برنامههاي اصلاحي خويش قرار داده بود. آن
حضرت (ع) در عهدنامه خويش به «مالك اشتر نخعي» به وي مأموريت ميدهد كه هيچ گاه از اقشار محروم غفلت نورزد و نيازهاي آنان را تأمين كند : «... ثمّ اللّه اللّه في الطبقة السّفلي...». امام متّقين علاوه بر فرمانهايي كه به كارگزاران خويش جهت تأمين اجتماعي جامعه ميدهد، خود عملاً نيز به تأمين اين قشر در جامعه اقدام ميكند. آن حضرت خود را پدر يتيمان معرّفي ميكند و همچون پدر با آنان رفتار مينمايد. در زمان حضرت علي (ع) مهمترين منبع درآمد حكومت، بيت المال بود كه از راههاي گوناگون مانند غنايم جنگي و اخذ ماليات به دست ميآمد، بنابراين بيت المال كه به منزله درآمد ملي حكومت ايشان و وسيله رفاه مردم بود از ناحيه ايشان نسبت به آن دقّت و دلسوزي ميشد، چنان كه وقتي شبي «طلحه» و «زبير» بر او وارد شدند، امام چراغي را كه در برابرش بود، خاموش كرد و فرمود تا چراغي از خانه برايش آوردند. طلحه و زبير سبب آن را پرسيدند. امام فرمودند : روغن چراغ از بيت المال است. سزاوار نيست با شما با روشنايي آن هم نشيني كنم.
امام متّقين هرگز اجازه نميدادند مسؤولان حكومتي كوچكترين تعرّضي نسبت به اموال بيت المال مسلمانان داشته باشند. به «زياد بن ابيه» در اين مورد نامه نوشت و فرمود : « به خدا قسم! اگر به من خبر رسيد كه در اموال مسلمانان خيانتي كوچك يا بزرگ از تو سر زده است، چنان با تو برخورد خواهم كرد كه خوار و ذليل و از هزينه زندگي درمانده و پريشان حال گردي». آن حضرت از يك سو به زمامداران درباره توجّه به اقشار توليد كنندگان، توزيع كنندگان و خدمتگزاران و مصرف كنندگان سفارش ميكردند و از سوي ديگر جهت امنيّت اقتصادي و تأمين همه جانبه زندگي مردم، نظارت مستقيم بر بازار را مورد تأكيد قرار ميدادند. هم چنين به كارگزاران خود دستور دادند كه نرخها را در سطحي نگه دارند كه براي همه گروههاي مردم قابل تحمّل باشد و به فروشندگان نيز زياني نرساند. [7]
از ديدگاه اميرالمؤمنين (ع) درآمد حكومت اسلامي از آنِ خداست از اين رو حتّي حاكم اسلامي نيز حق ندارد آن را بدون حساب به اطرافيان خود ببخشد، بلكه بايد در ميان بندگان مؤمن خدا يعني مسلمانان به عنوان عيال اللّه به تساوي تقسيم شود. حضرت برای دستیابی به اهداف اصولی طرح خویش، روشها و شیوههای گوناگون و ظریفی به كار میگرفتند كه برخی از آنها به طور مستقیم و برخی دیگر به طور غیرمستقیم در عدالت اقتصادی و رفع تبعیض و فقرزدایی نقش داشت. اموری همچون عزل كارگزاران غیرصالح و منصوب كردن مدیران عدالتخواه و صالح از اقداماتی به حساب میآید كه به طور غیرمستقیم، موجب توزیع عادلانه ثروت در جامعه میشد؛ چرا كه كارگزار حریص و دنیازده و زیادهخواه هرگز به توزیع مساوی بیتالمال تن نخواهد داد.
اما در میان اقدامات و راهكارهای برگزیده حضرت، دو اقدام ذیل به طور مستقیم و با هدف اصلی رفع اختلاف طبقاتی و فقرزدایی جامعه صورت پذیرفت که عبارتند از :
- توزیع مساوی درآمد بیت المال
- مصادره ثروت های بادآورده
از طرح سازمان دهی اقتصادی علی (ع) می توان به عنوان درس عبرت و چراغ هدایت حلّ معضلات اقتصادی جامعه کنونی ایران بهره گرفت.[8]
درباره امام جعفر صادق (ع) در مورد کار و تلاش چنین بیان شده است :
روزی حضرت امام جعفر صادق (ع) جامۀ زبر کارگری بر تن و بیل در دست داشت و در بوستان خویش سرگرم کار کردن و بیل زدن بود، چنان فعّالیّت کرده بود که سراپایش را عرق گرفته بود. در همین حال بود که اتّفاقاً مردی به نام ابوعمرو شیبانی وارد و امام را در آن رنج و تعب مشاهده کرد، پیش خود گفت شاید علّت اینکه امام شخصاً بیل به دست گرفته و متصدی کار شده این است که کسی دیگر نبوده که انجام دهد و امام از روی ناچاری، خودش بیل را به دست گرفته و مشغول کار شده است، لهذا جلو آمد و عرض کرد : این بیل را به من بدهید تا من این کار را انجام دهم. امام حاضر نشد و فرمود
نمی دهم. بعد برای آنکه به طرف بفهماند که بیل به دست گرفتن من روی اجبار و ناچاری نبود، فرمود : «من به طور کلّی دوست می دارم که مرد در راه تحصیل روزی رنج بکشد و آفتاب بخورد».[3]
در کتاب حکمت ها و اندرزها آمده است که :
یک روز، گرمی هوای تابستان شدّت کرده بود. آفتاب بر مدینه و باغات و مزارع اطراف مدینه به شدّت می تابید. در همین حال یکی از این طبقه اتّفاقاً به نواحی بیرون مدینه آمده بود؛ ناگهان چشمش افتاد به مرد فربه و درشت اندامی که معلوم بود در این وقت برای سرکشی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطۀ فربهی و خستگی به کمک چند نفر که از کسان خودش بودند راه می رفت. آن مرد زاهد مسلک با خود اندیشید که این مرد فربه کیست که به خاطر مال دنیا در این هوای گرم بیرون آمده است؟ نزدیکتر شد، دید این مرد فربه محمّدبن علی بن الحسین یعنی امام باقر (ع) است. مرد زاهد مسلک به خیال خود خواست امام را مورد ملامت قرار دهد؛ نزدیک آمد و سلام کرد و جواب سلام گرفت. بعد گفت : آیا سزاوار است کسی مثل تو دنبال کار دنیا بیرون رود؟ اگر در همین حالت اجلت فرا رسد جواب خدا را چه می دهی؟ امام خود را به دیوار تکیه داد و فرمود : اگر در همین حال اجل من برسد خوش وقتم که در حال عبادت از دنیا رفته ام. من آدمی هستم عیالمند، زندگی و خرج دارم، اگر زحمت نکشم و کار نکنم باید دست حاجت پیش تو و امثال تو دراز کنم. زاهد همین که این بیان منطقی را شنید گفت راست گفتی، من خواستم تو را نصیحت کنم امّا دانستم من در اشتباهم و تو مرا نیکو نصیحت کردی.[3]
کار و جهاد اقتصادی از دیدگاه شهید مرتضی مطهّری :
استاد مطهّری «کار» را فریضه ای برای هر کس دانسته، زیرا هر کس را بیش از هر چیز متعلّق به اجتماع می داند. ایشان کار در اسلام را در موارد زیر مورد بحث قرار می دهد.
- کار فریضه ی اجتماعی است.
- کار معیار بازیافتن شخصیّت هاست.
- کار به بدن سلامت و نیرو می بخشد.
- کار مانع بروز جنایت است.
- کار و سرگرمی فکر، مانع هجوم هوسها و خیالات شیطانی است.
- کار، معلّم و آموزنده است و به عقل قوّت و انتظام می بخشد.
- کار مانع هجوم اندوه ها و غصّه ها و زداینده آنهاست.
- کار کانون لذّت است.
شهید مطهّری با توجّه به اینکه انسان موجودی چند کانونی است و کار بر روی همۀ آن کانونها اثر می گذارد و همه را پرورش می دهد، به این نتیجه می رسد که کار مانند موعظه، صفای روح و خشوع قلب می دهد. کار برای بدن سلامت بخش و ورزش و نشاط آور است، برای خیال تمرکز دهنده و مانع بروز وساوس است، برای فکر وعقل معلّم و انتظام دهنده و آشناکننده به رابطه علّت و معلول است، از جمله تعلیماتش ایجاد ایمان و اعتقاد به خود است و سبب کشف خود به وسیله خود می شود، برای دل رافع اندوه و مفید لذّت و نرمی بخش و خشوع دهنده است، از لحاظ شخصیّت حسّ احترام به ذات را ارضاء می کند و از نظر اجتماعی حیثیّت و آبرو می دهد و مانع ورشکستگی روحی و اجتماعی و در نتیجه مانع بروز گناهان ناشی از باختن شخصیّت است.[4]
شهيد مطّهري در كتاب تعليم و تربيت در اسلام درباره اهميّت كار و جهاد اقتصادي در نگاه اسلام و پيشوايان دين
مي نويسد : « بىكارى، در اسلام مردود و مطرود است و كار به عنوان يك امر مقدّس شناخته شده است. در زبان دين، وقتى مىخواهند تقدّس چيزى را بيان كنند، به اين صورت بيان مىكنند كه خداوند فلان چيز را دوست دارد. مثلاً در حديث وارد شده است : اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُومِنَ المُحتَرِف؛ خداوند مؤمنى را كه داراى يك حرفه است و بدان اشتغال دارد، دوست دارد».
يكى از فوايد كار، مسئله حفظ شخصيّت و حيثّيت و استقلال است كه تعبيرهاى مختلفى دارد، مثلاً آبرو. انسان آنگاه كه شخصيّتش ضربه بخورد، آبرويش برود و تحقير بشود، ناراحت مىشود. انسان در اثر كار ـ و مخصوصا اگر مقرون به ابتكار باشد ـ به حكم اينكه نيازش را از ديگران برطرف كرده است، در مقابل ديگران، احساس شخصيّت مىكند؛ يعنى ديگر احساس حقارت نمىكند.[9]
نتیجه
نام گذاری سال 1390 از سوی مقام معظّم رهبری به نام جهاد اقتصادی سبب تسریع انجام کارها در جهت رفع مشکلات و رسیدگی مطلوب تر به امور مردم و عمران و آبادی کشور است. با تأسّی از قرآن، سنّت پیامبر و ائمّه اطهار و بزرگان دین، مسؤولان باید با برنامه ریزی منسجم و فشرده و به کارگیری تمامی پتانسیل های موجود در رسیدن به این هدف تلاش و همّت مضاعف را در پیش گیرند. آنان با سرلوحه قرار دادن جهاد اقتصادی و استفاده از ظرفیت های موجود و کاربست آنها در افزایش شتاب حرکتی در حوزه ی مسؤولیّت های خود و پیشبرد برنامه های کمّی و کیفی و توسعه و پیشرفت به اهداف ارزشمند دست یابند. با مطالعه در رفتارهاي اقتصادي پیامبر اسلام (ص) و پيشوايان معصوم (ع) و نیز اوامر الهی در آیه های قرآن ميتوان به اصول كلي در زمينه توليد دست يافت. آنان نه تنها خود علاقه زيادي به كارهاي توليدي و اقتصادي داشتند، بلكه با استفاده از فرصتهاي مناسب براي شكوفايي نيروهاي دروني و استعدادهاي نهفته افراد زمينه سازي مينموده و از اين طريق در آنان انگيزه توليد و كسب درآمد را تقويت ميكردند.
امید است همگی با الگوگزینی از راهبردهای کتاب هُدی، سنّت پیامبر (ص)، ائمّه اطهار و بزرگان دین در جهت اعتلای اسلام و ایران گام های مؤثّر برداریم و نیز مسلمانان در سایه اسلام با جهادی عظیم بتوانند در زمینه های سیاسی، نظامی،
فن آوری، فرهنگی و اقتصادی اقتدار لازم را کسب کرده، به شکوه و شوکتی شگرف که شایسته ی آنان است، نایل گردند.
من ا... التّوفیق
زهرا خلفي
عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول
|
منابع و مآخذ
- ترجمه مُحیی الدّین مهدی الهی قمشه ای، قرآن مجید
- محمّدکاظم محمّدی و محمّد دشتی، المعجم المفهرس، نهج البلاغه، قسمت 15 نامه 45، آذر 74
- مرتضی مطهّری، حکمتها و اندرزها، جلد اوّل، صص 176- 178- 179، فروردین 1388
- مرتضی مطهّری، حکمتها و اندرزها، جلد دوّم، صص 176- 177 تا 182، فروردین 1388
- محمّد محمّدی اشتهاردی، نگاهی بر زندگی حضرت علی (ع)، صص 100 تا 102، زمستان 1373
- مترجم : مصطفی زمانی، دیوان امیرالمؤمنین علی (ع)، صص 33- 342، 1362
- اسماعیل نساجی زواره، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 305 (برگرفته از اینترنت)
- جواد سلیمانی، فصلنامه معرفت (برگرفته از اینترنت)
- مرتضی مطهّری، تعلیم و تربیت در اسلام (برگرفته از اینترنت)
- تفسیر نور، ج 8، ص 4 (برگرفته از اینترنت)
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
مقالات ،
قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب ،
،
:: برچسبها:
قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب ,